صدای سبز دموکراسی در ایران

اخبار و گزارش های ایران

۱۳۹۰ شهریور ۱۰, پنجشنبه

وحشت در زندان هایایران



یادداشت:
سراسر ایران به زندان مردم این کشورتبدیل شده است. این گزارش شمه یی از حقایق در بازداشتگاه های مخوف ایران را باز گو می کند. مبارزان ایرانی به سختی رنج می کشند اما میدان را رها نکرده اند. ایرانی ها چشم انتظار تحولات درکشورخویش اند؛ اما سایۀ دهشت هرروز برزندگی آنان سنگینی می کند. سنت مبارزه در ایران شگفت انگیز است.
          
درروزهای اخیر، دوزندانی کرد درزندان مهاباد جان سپردند. بنابرگزارش آژانس خبری موکریان، علی اشکان زندانی عادی براثر سکته قلبی در شامگاه شانزدهم مرداد در بهداری زندان درگذشت. یک روز پس از آن خبات احمدی زندانی سیاسی، که گفته می شود از ناراحتی اعصاب رنج می برده، در همان بهداری زندان جان می بازد.
پیش ازآن در ماه جوزا هدی صابر زندانی سیاسی عقیدتی پس از چندین روز اعتصاب غذا بدلیل بی توجهی مسئولان زندان جان سپرد.
مسئله مرگ های مشکوک و یا مرگ های ناشی از فشار و شکنجه های روحی و جسمی در زندانهای جمهوری اسلامی، بویژه در یک دهه اخیر همواره مورد انتقادفعالان حقوق بشر در داخل و در سطح بین الملل بوده است. این در حالی است که غلامحسین اسماعیلی، رییس سازمان زندانهای ایران در گفتگویی با خبرگزاری مهر، وجود شکنجه در زندانها را رد کرده و گفته است: “شکنجه در زندانهای ایران یکی ازدورغ‌های شاخدار است. در زندانهای جمهوری اسلامی شکنجه معنا و مفهوم ندارد و این از افتخارات زندانها است.”
محمد مصطفایی وکیل دادگستری در واکنش به این گفته رییس سازمان زندانهای ایران به بخش فارسی یورونیوز گفت: “از آنجایی که ایشان وابسته به حکومت هستند، زمانی ما می توانیم اظهارنظر های ایشان را مستند بدانیم که مخالف این نظرات وجود نداشته باشد. در حالی که ما شاهد آن هستیم که زندانیان بسیاری از وضعیت بد و شرایط نامناسب خود در زندانها شکایت دارند. در چهار ماه و نیم گذشته فقط حدودصد هزار نفر را برای  جرایم مواد مخدر بازداشت کرده اند و در کل در این مدت  حدود سیصد هزار زندانی وارد زندانها شده اند. این سیصد هزار زندانی در کجا نگهداری می شوند؟ آیا تمام حقوق آنها رعایت می شود؟ آیا آنها براحتی می توانند با خانواده هاشان ملاقات داشته باشند و یا امکانات زندان برای تماس تلفنی آنها به دلیل کثرت میزان زندانیان، کافی است؟
محمد مصطفایی در ادامه می افزاید:“اگر زندانی ازهمین حداقل امکانات محروم باشد و یا اگر آن گونه که نمایندگان مجلس در دیدار از زندان ها مشاهده کردند، برای دو نفر از یک پتو استفاده شود و فضای لازم را برای زندگی نداشته باشند، همه این ها از مصادیق بارز شکنجه است . بنابراین از همین جا می توان نتیجه گرفت که آنچه رییس زندان ها در مورد نبود شکنجه  می گوید یک دروغ شاخدار است”.
شرایط بهداشتی در زندان های قزل حصار و اوین
زندان قزل حصار یکی از بزرگترین زندان های ایران است که در آن هزاران زندانی نگهداری می شوند و از هشت اندرزگاه تشکیل شده است.
یکی از زندانیان سابق، علی کانتوری فعال مدنی و سیاسی چندین ماه را در این زندان به سر برده است. او به دلیل شرکت در فعالیت های اعتراضی دانشجویی به پانزده سال حبس تعزیری محکوم می شود.
علی کانتوری که اکنون در آلمان اقامت دارد، در مورد شرایط نگهداری زندانیان، وضعیت بهداشتی و درمان سلولی که در آن بوده، به یورونیوز می گوید: “من در اندرزگاه سه سالن پنج بودم و می‌گفتند یکی از بهترین جاهای زندان است، اما پر از مشکلات بود از جمله اتاق‌های بسیار کوچک در حدود شش متر با زندانیانی حدود ده و حتی پانزده نفر. در جایی به این کوچکی و هیچ امکاناتی وجود نداشت. وقتی ده دوازده نفر در یک جای شش متری زندگی کنند، اوضاع مشخص است.
شپش یکی از مشکلات اساسی آنجا بود و هر چه زندانیان سعی می کردند بهداشت را رعایت کنند باز هم این مشکل وجود داشت. در غذاها سویایی می‌ریختند که من فقط آن را در کارخانجات تولید علوفه دام دیده بودم و اتفاقا حساسیت‌های شدید پوستی ایجاد می کرد. هفته ای یکی دو بار هم خورش می‌دادند ولی ما گوشتی در آن نمی دیدیم و من در کل، شش ماه شاید حدود صد گرم گوشت هم ندیدم.”
زندان اوین یک از زندانهای بزرگ ایران است که در منطقه سعادت آباد تهران واقع شده و مسئولان جمهوری اسلامی ازان به عنوان اندرزگاه موقت نام می برند . اما بسیاری از زندانیان به مدت طولانی درآن نگهداری می شوند . این زندان که بندهایی از آن زیر نظر قوه قضائیه اداره می شود، به دلیل اعدام های دستجمعی زندانیان سیاسی در سال 67 بسیار شناخته شده است.
رویا عراقی از طرفداران آیت الله کاظمینی بروجردی است که چهار ماه در زندان اوین  بوده که دوماه آن را در سلول انفرادی سپری کرده است. آیت الله سید محمد حسین کاظمینی  بروجردی روحانی مخالف تئوری ولایت فقیه است که او نیز اکنونزندانی است.
خانم عراقی که به همراه تعداد دیگری از هواداران آقای بروجردی در سال 88 بازداشت شده بود، از مشاهدات  خود از وضعیت زندان ازلحظه  ورود به زندان  به یورونیوز می گوید: “اول ما را بردند به سلولی که یک هفته آنجا بودیم. آن سلول بسیار کثیف و متعفن بود و یک توالت فرنگی داشت پر از کثافت که بوی تعفنش همه جا را گرفته بود. در سلول دوربین مدار بسته هم داشتند و ما را نگاه می کردند. سه چهار نفر را در این سلول انداختند به طوری که حتی جای دراز کشیدن هم نبود و باید جلوی همدیگر و جلوی دوربین مدار بسته دستشویی می رفتیم. این سلول کثیف و تاریک هیچ پنجره ای به بیرون نداشت و حتی دریچه ای نداشت که هوا تهویه شود.”
رویا عراقی در ادامه می گوید: “بعد مرا به یک سلول انفرادی بردند و تمام لباس هایم را درآوردند و به طور کامل بازبینی بدنی کردند. یک لباس نازک به من دادند با یک پتوی کثیف ولی عینکم را به من ندادند و وسایل بهداشتی هم وجود نداشت. هفته اول بشدت مریض بودم و خونریزی داشتم و به بیماری‌های عفونی دچار شدمما نمی‌توانستیم دستشویی برویم هر چقدر به در می کوبیدم در را باز نمی کردند بخصوص شب‌ها، وقتی هم می‌آمدند داد می زدند که شما حق ندارید در بزنید و حق ندارید زود به زود دستشویی بروید. من دراین سلول دچار تنگی نفس شدید شدم به طوری که فکر می کردم نفسم قطع می شود و هر چه به در کوبیدم که مرا حداقل کنار یک پنجره ببرند تا بتوانم نفس بکشم، گفتند بازجویت اجازه نمی دهد و من صدای مردی را شنیدم که می‌گفت اصلا به او محل نگذارید و در را باز نکنید، بگذارید در همان حالت بماند. تا این که من بیهوش شدم، وقتی به هوش آمدم نمی‌دانستم چه مدت بیهوش بودم و چه بلایی بر سرم آمده است.”
فشارهای روحی و جسمی
 کمپین بین المللی حقوق بشر در هفته گذشته در گزارشی تفصیلی از مرگ در زندان های جمهوری اسلامی نوشته است: “ضرب و شتم زندانیان، مخفی کاری مقامات مسوول قضایی و امنیتی در رابطه با روندی که به مرگ افراد یاد شده انجامیده، تلاش برای سرپوش گذاشتن و انحراف از اصل آنچه واقع شده، خلق روایتی جعلی از مرگ زندانیان از جمله دیگر مشترکاتی است که در بسیاری از پرونده های یاد شده دیده می شود.”
علی کانتوری زندانی سیاسی سابق در مورد شکنجه های روحی که در زندان به او وارد شده می گوید: “مگر شکنجه چه تعریفی دارد؟ کسی که بهداشتش و خورد و خوراکش رعایت نمی شود، کسی که خصلتهای انسانی از جمله احساساتش نادیده گرفته می‌شود و نمی تواند با مادر یا همسرش صحبت کند، این شکنجه نیست؟ مگر انسان با چه چیزی زنده است؟ وقتی اینها را از انسان بگیرید، همین بزرگترین شکنجه است. شکنجه خیلی وسیع تر از این حرفها است و مواردی که من مطرح کردم جزو شکنجه است. آنجا نه تنها سقف استاندارد بلکه حتی کف استاندارد هم رعایت نمی‌شود.”
آقای کانتوری در ادامه می افزاید: “جمهوری اسلامی برای برون رفت از بحرانهایی که همیشه داشته و دارد، زندانیان را مجبور می کند جلوی تلویزیون بنشینند و مصاحبه کنند. سوال من این است که کدام آدم عاقلی آگاهانه و داوطلبانه جلوی دوربین می نشیند و به کار نکرده، اعتراف می‌کند؟ پشت این اعتراف نصیحت بوده یا وعده و وعید خام؟ پشت این اعتراف شکنجه و فشار روحی است، فشار به خانواده و سلول انفرادی و اتاق فنی است. آنجا کارشناسان وزارت اطلاعات آموزش دیده‌ای هستند و آگاهانه شکنجه هایی می‌دهند که خودآگاه زندانی از بین می‌رود و آنچه از او بخواهند انجام می دهد.”
اتاق فنی بگفته زندانیان سابق، اتاقی است که یک عده بازجوی متخصص، هدفمند و روشمندانه زندانی را شکنجه می کنند تا هر کاری می‌خواهند زندانی انجام دهد.
در مورد شکنجه های جسمی که گاه به گفته زندانیان سیاسی در این اتاق های فنی اعمال می شود احمد باب فعال سیاسی کرد به یورونیوز می گوید: “آنچه من برای شما تعریف می کنم، متعلق به زندان اطلاعات مریوان و سنندج است. آنجا به کف پا تا حد مرگ شلاق می زدند. همان شب اول در اطلاعات مریوان برای من سناریویی درست کردند و گفتند تو را اعدام می‌کنیم. مرا بردند به یک اتاق و طنابی هم آویزان کردند و یک صندلی زیر پایم گذاشتند و من پنجاه دقیقه روی آن طناب بودم و آنها می‌گفتند باید اعتراف و با ما همکاری کنی. دیگر این که سه شبانه روز نمی گذاشتند اصلا بخوابم و چشمانم باد کرده بود از بی خوابی. پنج تا از دنده هایم شکسته بودند وآثار سیگار هنوز روی بدنم مانده است.”
احمدباب فعال سیاسی کرد که 195 روز در زندان و تحت شکنجه بوده در ادامه می افزاید: «من حدود پنج ماه در سلول انفرادی بودم و حدود چهار ماه و بیست روز زیر شکنجه. وقتی از انفرادی بیرون آمدم 33 کیلو وزن کم کرده بودم و هنوز بعد از یک سال آثار شکنجه روی بدنم مانده است. حتی داخل انفرادی با اسلحه تهدید می‌کردند که اگر با ما همکاری نکنی، به تو تجاوز می‌کنیم
حقوق زندانیان از نگاه حقوقدانان
بسیاری از وکلای دادگستری و حقوقدانان براین نظرند که آنچه در زندانهای ایران رخ می دهد، ناشی بی توجهی مسئولان به آیین نامه زندانها و تفکیک حقوق زندانیان با جرائم مختلف است. احمد بشیری، وکیل دادگستری در تهران به یورونیوز می گوید: “یک زندانی بجز اینکه زندانی هست، بقیه حقوق انسانی را داراست، ازجمله مرخصی رفتن براساس آیین نامه زندانها برای زندانیهای مختلف برحسب درجات محکومیت هایی که دارند دراین آیین نامه تعیین شده است. بعضی از زندانیان براساس مسایل امنیتی زندان مرخصی داده نمی شود و بعضی ها هم تقریبا در مرخصی دائم زندگی به سر می برند. یعنی کسانی که در محیط باز زندان کار می کنند و کشاورزی می کنند و غیره، و فقط شب به زندان می گردند.”
براساس مقرارات بین المللی در مورد زندانیها که ایران برخی از آن‌ها را پذیرفته و براساس آیین نامه زندانها، زندانهای ایران باید دارای استانداردهایی باشند که زندانی علاوه بر تحمل زندان به عنوان مجازات، مورد درمان هم قرار بگیرد.
محمد مصطفایی وکیل دادگستری که مدتی است در نروژ اقامت دارد، درتوضیح این موضوع می گوید:“زندان باید مثل یک بیمارستان از تجهیزات باکیفیتی برخوردار باشد و هرزندانی باید از جمله به روانشناس، تعلیم وتربیت دسترسی داشته باشد و این از حقوقی است که برای زندانی در نظر گرفته شده و مجلس هم سالانه بودجه بسیار کلانی را برای این قسمت تعیین می کند و حتی اگر سازمان زندانها بودجه ای را برای این قسمت یعنی درمان و بهداشت و تعلیم وتربیت تقاضا کند مجلس کوتاهی می کند، ولی متاسفانه بودجه هایی که داده می شود، ظاهراً صرف امکانات بهداشتی و درمانی و غیره نمی شود.”
آقای مصطفایی در ادامه بر تفاوت وضعیت زندانیان عادی و سیاسی در زندانهای ایران اشاره دارد ومی گوید: “زندانهای عادی زیر نظر اداره زندانها هستند ولی زندانی های سیاسی و امنیتی برخلاف نظر رییس سازمانها زیر نظر این سازمان نیستند. آنها زیر نظر وزارت اطلاعات و دستگاه امنیتی هستند. بعنوان نمونه اگر نام یک زندانی سیاسی به کامپیوتر زندانها و یا سازمان زندانها داده شود، هیچ اطلاع و نام نشان و اثری از او نیست ولی اگر نام یک زندانی عادی داده شود، بلافاصله مشخصات کامل و محل زندان او روشن می شود.”
محمد مصطفایی درادامه می افزاید: “وزارت اطلاعات و دستگاههای امنیت زندانیان سیاسی را بصورت مجزا و خارج از حیطه سازمان زندانها نگهداشته و بر آنها تسلط دارند و در آنجاست که تمام فشارهای روحی و روانی و شکنجه های فیزیکی بر زندانیان وارد می شود. محرومیت زندانیان سیاسی از تمام حق و حقوق انسانی هم از همانجا شروع می شود.”  
گزارش از شیرین فامیلی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر