آن چه می خوانید، مصداق آن را درافغانستان امروز به خوبی شاهد هستید.
سیدامیر سیاح در سایت الف نوشت:
سرنوشت وحشتناك قارون، یكی از عبرتآموزترین حكایات اقتصادی ـ اجتماعی قرآن است. ثروت قارون هرچند افسانهای مینماید اما به نص صریح قرآن، ثروت قارون، افسانه نبوده است. آیه 76 سوره قصص در توصیف ثروت قارون تصریح دارد گنج های قارون چنان عظیم بود كه... : «مردان قوی كلیدهای گنجهای قارون را به سختی حمل میكردهاند»
قارون با وجود این همه ثروت، در دنیا به سختی عذاب و به فرمان خدا با همه گنجها و داراییهایش توسط زمین بلعیده شد. اما آنچه باعث این عذاب وحشتناك شد، ثروت زیاد قارون نبود. در بینش دینی ما، داشتن ثروت به خودی خود بد نیست و حتی میتواند باعث سعادت دنیا و آخرت شود. آیه 77 سوره قصص تصریح دارد كه به خود قارون گفته شد: «به واسطه آنچه خدا به تو داده بكوش تا سعادت آخرت را كسب كنی و بهرهات از دنیا را هم فراموش نكن و نیكی كن همانطور كه خدا به تو نیكی كرده است»
عذاب وحشتناك قارون حتی به دلیل منشاء تحصیل ثروتاش نبوده است. به گفته مفسران، قارون در عهد حكومت حضرت موسی(علیه السلام) میزیست و پسر عمومی پیامبر خدا بود؛ اما ثروتاش را از حساب نزدیكی با حضرت موسی (علیه السلام) بدست نیاورده بود بلكه به ادعای خودش كه در قران هم تصریح شده، با تدبیر و ذكاوت اش كسب كرده بود.
بنابراین عذاب قارون نه به دلیل كثرت ثروتش بوده و نه این ثروت عظیم از راه كج بدست آمده بوده، پس چرا قارون آنطور عذاب شد؟ آیه 79 سوره قصص دلیل عذاب شدید و خاص قارون را شرح داده است:
«...آنگاه قارون با زینت و تجمل بسیار بر قومش وارد شد و تجملات خود را به رخ آن ها كشید به طوری كه مردم دنیا طلب، آه حسرت كشیدند و گفتند این قارون چه لذت زیادی می برد، ایكاش از ثروت او به ما هم عطا می شد»
به گفته مفسران، آنچه باعث عذاب وحشتناك قارون شد، راه انداختن مانور تجمل ( تفاخر به چشم مردمان) و مالاً دوركردن مردم از یاد خدا و ایجاد حسرت مال دنیا در دل عموم بود.
این مفاهیم در ادبیات اقتصادی به كمك اصطلاح «فقراحساسی»(Psychological Poverty) توضیح داده میشود. منظور از فقر احساسی، حالتی است كه برخی اشخاص از مقایسه بهرمندیهای مادی خود با اطرافیان ثروتمندترشان بدست میآورند. فقر احساسی الزاماً به فقرای واقعی دست نمیدهد، چه بسا یك فرد نسبتاً ثروتمند در مقایسه سطح زندگی خود با اطرافیان بسیار ثروتمندتر، دچار فقر احساسی شود و چه بسا یك فرد واقعا فقیر، خود را از مال دنیا بینیاز بداند و مانور تجمل افراد ثروتمند نظرش را نگیرد.
در جامعهای كه ارزش های صرفاً مادی برای مردم مهم باشد...، در جامعهای كه فایده پرستی و یك شبه پولدارشدن باب باشد... و درجامعهای كه مسیر ترقی و ارتقا و شایستهسالاری شفاف نباشد... و بالاخره در جامعهای كه مانور تجمل و فخرفروشی ثروتمندان متعارف باشد...، فقر احساسی هم بیشتر و بیشتر خواهد بود و آثارش را با شدت بیشتری بجا خواهد گذاشت.
میتوان حدس زد جامعه امروز ایران از آثار وجود گسترده فقر احساسی به شدت رنج می برد. گزارشهای نیروی انتظامی نشان میدهد اكثر زنان خودفروش، برای تامین نیازهای مادی به فحشا كشیده شدهاند. شاید بسیاری از آن ها از نظر استانداردهای رفاهی، فقیر نبودهاند اما خود را با دختران ثروتمند همسایه و همكلاسی و فامیل و بدتر از همه، دختران سریالها و آگهیهای بازرگانی تلویزیون مقایسه و «احساس فقر» كرده و خواستهاند به هر قیمت كه شده خود را از شر فقر، نجات دهند.
وقتی داشتن خانه بزرگتر، لباس و ماشین و موبایل گرانتر، ارزش می شود و مانور تجمل و فخرفروشی ثروتمندان رایج می گردد، میتوان انتظار داشت زمینه انواع انحرافات اجتماعی و جرایم هم بالا رود.جوان ایرانی وقتی در تبلیغات تلویزیونی دایم میبیند جوان هم سن و سال او همسر زیبا، خانه رویایی، ماشین آخرین مدل دارد و تنها دغدغهاش، صف بانك برای پرداخت قبضهایش است!، طبیعی است احساس میكند جامعه حق او را نپرداخته و دایم احساس حسرت، حرمان، تبعیض میكند. چنین جوانی اگر زمینه دینی و اعتقادی قوی نداشته باشد مستعد انواع انحرافات و جرایم خواهد بود چرا كه تصور میكند جامعه حقاش را خورده و او حق دارد تلافی كند. تصور می كند مثلا حق دارد قانون را رعایت نكند، حق دارد اگر توانست بی اجازه از اموال عمومی و حتی خصوصی بردارد، بردارد و حتی اگر توانست، مانع لذت ثروتمندان شود چراكه او هم حق داشته از زندگی لذت ببرد اما حقش ضایع شده است...
شاید به دلیل همین آثار ناهنجار و خانمان برانداز «فخرفروشی ثروتمندان» بوده است كه خداوند آن عذاب وحشتناك را نصیب قارون كرد. چرا كه قارون با رفتار خود، حسرت نداشتن ثروت و رفاه را در جامعه میپراكند.یادآوری می شود اسلام با كسب ثروت مخالف نیست، اتفاقاً، كار و تلاش برای معاش را حتی تقدیس هم میكند و كسب روزی حلال را معادل جهاد در راه خدا میداند اما اسلام با جمع آوری و تكاثر و روی هم انباشتن ثروت و بدتر از همه، فخر فروشی و راه انداخت مانور تجمل مخالف است.
امروز و در جمهوری اسلامی، بسیاری از ثروتمندان، به ویژه طبقه نوكیسه و تازه به دوران رسیده بدون قید و بند مانور فخرفروشی به راه انداختهاند.
بازار كه روز به روز كالاهای مناسبتری برای تفاخر نوكیسهها و ایجاد حسرت برای بقیه مردم عرضه میكند، صدا وسیمای بی خیال و منگ ما هم در خدمت تبلیغ برای نوكیسهها و ترویج فقر احساسی است...
پس چه كسی باید رفتار شبه قارونها و خرده قارونها را در جامعه ما مهاركند؟
دانلود فول آلبوم رضا بهرام
پاسخحذفدانلود فول آلبوم رضا بهرام